≈๑ پـــَـ نـه پـــــَ ๑≈
*این جملات رو جمع آوری کردم تا یادگاری برام بمونه*≈๑ پـــَـ نـه پـــــَ ๑≈
*این جملات رو جمع آوری کردم تا یادگاری برام بمونه*<چــهـــارده>
بهش میگم زندگی ارزششو نداره باهم بدشیم بیا داشتهامونو تقسیم کنیم.میگه منظورت:خوبیا و محبتاست؟گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ کارت شارژا و گوشیا و پولامونه !!
اومده تو اتاق ،قابِ عکسِ رو دیوار و دیده میگه : وای داداشته ؟؟؟ میگم: آره میگه : عکسشه ؟؟؟ میگم پ ن پ خودشه ، گذاشتمش رو دیوار با دمپایی کوبیدم رو صورتش ، چسبیده به دیوار !!! 
میگم تلویزیون رو روشن کن میگه با کنترل میگم پـَـــ نــه پـَـــ بزن 2 هلش میدیم روشن میشه !!
پلیسه داشت جریمه ماشینمو میذاشت زیر برف پاک کن.میگمش:جریمم کردی؟گفت: پـَـــ نــه پـَـــ قبضا آب و برق و گازتونه پرداختشون کردم ...تو زحمت نیفتی دیگه !!
مامانم آبگوشت پخته یه کاسه داده بهم! میگم :همین؟ میگه پـَـــ نــه پـَـــ صبر کن الان ته دیگشو درمیارم میدم بهت!!
میگه بیا بازی اینترمیلان.میگم اااا...اینترمیلان.میگه
پـَـــ نــه پـَـــ .ترمینال غرب با ترمینال شرق !!!
به ساندیویجیه میگم: بندری داری ؟ میگه : ساندیویج میخوای ؟ میگم : پـَـــ نــه پـَـــ بندری محسن چاووشی رو بذار ولووم بده اهل محل خال کنن .
رفتم بقالى محل میگم یه نوشابه خانواده بده, میگه خنک باشه؟ تا دهنم رو باز کردم محکم کوبید تو گوشم, بهش گفتم: مرتیکه بیشعور دیوونه شدى مگه چرا میزنى؟ میگه: مگه نمیخواستى حرفت رو با پـَـ نـَـ پـَـ شروع کنى؟ تو چشاش نگاه کردم گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ میخواستم با فدات شم شروع کنم !!
با پیکان رفتم تعویض روغنی یارو میگه روغن بشکه بریزم؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ روغن زانتیا بریز تو گلوش.فقط مواظب باش اگه هنگ کرد قلقلکش بده هر چی خورده اخ کنه بیرون.
رفتم ارایشگاه میگم اقا سرمو یه مدل خوب بزن که بهم بیاد برگشته میگه پس خوب خوب بزنیم؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ میخوای من دست بزنم و بقیه مشتری ها هم همراهی کنن یه اکس پارتی راه بندازیم اخرش هم سرمو کچل کچل کن یه کم بخندیم دور هم
میگه : این کسی که این همه پول اختلاس کرده الان خوشحاله ؟ میگم : 
پـَـــ نــه پـَـــ الان از شدت عذاب وجدان داره خودشو دار میزنه !!
دوستم می گه اهورا مزدا همونیه که تو دوران باستان می زیست!؟
می گم پـَـــ نــه پـَـــ مرسدس بنزه رفته اسمشو عوض کرده!
همین الان دارم از ازمایشگاه میام(مریض شدم) ازمایشگاه هم تعطیل بود (پسر صاحب ازمایشگاه مرده بود)تو راه برگشت به خونه سه تا دختر سوار ماشین شدن هی پچ پچ میکنن منم گقتم پچ پچ میکنید یکی از دختر ها میگه پـَـــ نــه پـَـــ داریم مثل خر عر عر میکنیم.....منم کم نیاوردم گفتم ادامه بدین خوب پیش میرید موفق باشین !!
دیشب تنها پاشدم رفتم سینما. به یارو پشت باجه میگن یک بلیط. میگه یک صندلی میخوای؟ میگم ، پـَـــ نــه پـَـــ یک تشک واسم دم پرده پهن کنید دراز به دارز فیلم و میبینم.
یکی گفت علیه سلام صفت امام هاست ؟گفتم پـَـــ نــه پـَـــ علیه سلام آنکه با سلام کردن مخالف است را گویند
