≈๑ پـــَـ نـه پـــــَ ๑≈

*این جملات رو جمع آوری کردم تا یادگاری برام بمونه*

≈๑ پـــَـ نـه پـــــَ ๑≈

*این جملات رو جمع آوری کردم تا یادگاری برام بمونه*

<نــــــوزده>

 به دختره میگم:عاشقت شدم.میگه:یعنی میخوای بام ازدواج کنی؟گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ من از بس به خودم اعتماد دارم میخوام با خودم ازدواج کنم...تو هم فقط گفتمت که دلت بسوزه هه هه !!!

 

 

 

از قلبم پرسیدم فرق عشق و دوستی چیه؟دوستم میگه خب حالا قلبت جواب داد؟ میگم: پـَـــ نــه پـَـــ گفت کار من تامین خون بدنه.سوالای چرت و پرت از من نپرس !!! 

 

 

 

تو باغچه چشمش افتاده به یه کرم میگه : این کرمه ؟ میگم : پـَـــ نــه پـَـــ مار بوده با رفیقای ناباب چرخیده کراکی شده . 

 

 

 

انگشت بابام لای کاپوت گیر کرده منم دارم فشار میدم .. من میگم انگشتت لای کاپوت گیر کرده؟ بابام میگه :پـَـــ نــه پـَـــ دارم اوپرا میخونم سایلنتم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!  

 

 

 

رفتیم قبرستون میگه : اینجا قبرستونه ؟ میگم : پـَـــ نــه پـَـــ نمایشگاه بین المللی سنگه !!! 

 

 

 

دیشب از شمال اومدم خونه مامانم میگه: با ماشین اومدی؟ میگم :پـَـــ نــه پـَـــ  با تصور اومدیم تازه شبم قراره بریم تو خواب ایدا !!! 

 

 

 

رفتم پایگاه انتقال خون، یارو میپرسه اومدید خون بدید؟ پـَـــ نــه پـَـــ اومدم دو واحد خون بگیرم تو بازی گیم اور نشم، این مرحله رو رد کنم میام پس میدم!  

 

 

 

منو با سر باند پیچی شده تو خیابون دیده میگه : الهی بمیرم سرت شکسته ؟ میگم : پـَـــ نــه پـَـــ دارم واسه حوزه علمیه تمرین میکنم .  

 

 

 

یه خانومه حامله تو خیابون دیده یواشکی در گوشم میگه : این حامله است ؟ میگم : پـَـــ نــه پـَـــ نفخ معده داره روش نمیشه بگوزه باد کرده . 

 

  

 

رفتیم عروسی آهنگ بابا کرم گذاشته بود و همه داشتن قر میدادن ...دوستم رسید گفت اوووه اینجا چخبرررره...اینا کمرررره؟ یهو همه برگشتن گفتن: پـَـــ نــه پـَـــ شا فنره شا فنره... 

 

 

 

رفتم نونوایی یارو میپرسه نون میخوایید؟ پـَـــ نــه پـَـــ اومدم دست و پامو آردی کنم برم سروقت شنگول و منگول !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد