≈๑ پـــَـ نـه پـــــَ ๑≈

*این جملات رو جمع آوری کردم تا یادگاری برام بمونه*

≈๑ پـــَـ نـه پـــــَ ๑≈

*این جملات رو جمع آوری کردم تا یادگاری برام بمونه*

<شــش>

خونوادم رفتن مسافرت ....دوستم میگه حالا میخوای تو تنهایی فکر کنی ... وعشق وحال ؟میگم: پـَـــ نــه پـَـــ میخوام تا کسی نیس دس کنم تو مماغم حالشو ببرم !!

 

 

رفتم دکتر میگم آقای دکتر همه چیزو مات و مبهوت میبینم. میگه یعنی تار میبینی دیگه؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ گیتار میبینم{-18-}{-18-} 

 

 

 

حالا نمه نمه بیا تو بغلم..سوسن خانوم تویی تاج سرم پـَـــ نــه پـَـــ یهوووویییییی بیا تو بغلم ..سوسن خانوم تویی جوراب پام!!! 

 

 

 یارو داره از خیابون با دوست دخترش رد میشه افسر گشت ارشاد میاد بهشون گیر میده.. میگه :دوست دخترته ؟میگه :پـَـــ نــه پـَـــ کوره دارم از خیابون ردش میکنم بعد پسره میپرسه شما افسرید؟افسره میگه پـَـــ نــه پـَـــ از بهزیستی اومدیم به تو جایزه بدیم !!! 

 

 

 

رفتم پارچه فروشی میگم لطفا ازین پارچه 3 متر بدین... رو لحن {-18-}متلک میگه میخوای لباس بدوزی باهاش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پـَـــ نــه پـَـــ میخوام صبح تا شب تو بغلم باشه بوسش کنم .نیس که بوی تورو میده عزیزدلم!!!!!!!!!!!!!  

 

 

 به مامانم میگم میخوام قدم های بزرگ بردارم تا تو زندگی موفق باشم ... مامانم میگه واس موفق شدن ؟ میگم: پـَـــ نــه پـَـــ واسه پاره شدن شلوارم .... تا برام شلوار بخری !!! 

 

 

 

میخوام بیام در خونتون ،حرف بزنم با باباتون بگم شدم عاشق دخترتون پـَـــ نــه پـَـــ بگو شدم عاشق ننتون می خوام بشم من باباتون. 

 

 

 

در قابلمه رو که برداشت نتونستم جلو خودمو بگیرم یه مشت برنج ریختم بالا. داد زدم: آی سوختم. میگه داغ بود؟ پـَـ نـَـ پـَـ یاد گرسنگان عالم افتادم جگرم سوخت!!!! 

 

 

 

رفتم الکتریکی گفتم : سه راهی دارین؟ طرف گفت : سه راهی برق؟ گفتم : پ ن پ ... سه راه آذری در بست!!

εїз دوشیزه εїз ®Åħα یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 06:20 ب.ظ
0 نظر

<پــنــج>

موسی فریاد زد عصایم را بیاورید. فرعون وحشت‌زده پرسید می‌خواهی عصا را به اژدها تبدیل کنی؟ موسی گفت نه، می‌خوام برم. ببخشید دیگه، خیلی زحمت دادیم. [ ستاد مبارزه با فتنۀ پـَـَـ نــه پـَـَـ - واحد بنی اسرائیل ]

 

دارم با خدا مناحات میکنم ...بهش میگم گناهامو ببخش...دوستم میگه از میخوای گناهاتو ببخشه؟ میگم: پـَـــ نــه پـَـــ میگم خدایا گناهای منو فقط تو دیدی توهم شتر دیدی ندیدی!! 

 

 

تو آیدیم بودم دوستم بهم پیام میده آنی میگم پـَـــ نــه پـَـــ اونم !! 

 

 

تو بیمارستان دوستم از استاد پرسید اگه کسی قلبش یهو واستاد باید بلافاصله بهش شوک بدیم گفتم پـَـــ نــه پـَـــ باید براش صندلی بذاریم تا بشینه!! 

 

 

یه گدا تو جاده دیدم دلم براش سوخت یه 5 هزاری گذاشتم تو دستش برگشته میگه همش همین؟ گفتم پـَـــ نــه پـَـــ میخوای دسته چک بدم بعد جامون رو با هم عوض کنیم تو برو خوش گذرونی من اینجا جات هستم{-50-}{-24-}  

 

 

موهامو رنگ قرمز کردم...رفتم خونه دوستم میگه :رها تو موهاتو قرمز کردی؟ میگم: پـَـــ نــه پـَـــ از برنامه کودک آنشرلی با موهای قرمز مزاحمتون میشم !! 

 

 

رفتم در مغازه گفتم آقا نوشابه دارین؟یاروگفت:مشکی دیگه! گفتم :پـَ ..گفت:گمشوبیرون بی شعورعوضی!این چیه یادگرفتن ،خودشونو مسخره میکنن ؟ گفتم:بابا میخواستم بگم پنیر هم میخوام. کلی معذرت خواهی کردوازخجالت من دراومد.بعدش گفت:پنیر کیلو ای؟؟ گفتم:پ نه پ متری؟؟ گفتمو فرار کردم !! 

 

 

یارو منو پشت میز دیده میگه.مسئول اینجا شمایی؟گفتم اره....طرح مبارزه با پـَـــ نــه پـَـــ های تکراری{-33-}  

 

 

{-35-}رفتم کارخونه بابام میگم بابا میدونی خیلی دوست دارم میگه چیه پول میخوای میگم پـَـــ نــه پـَـــ یهو عاشق چشم و ابروت شدم!! 

 

 

داشتم ناخنم رو میکشیدم رو میز دوستم گفت میخوای رو اعصابم راه بری؟گفتم پـَـــ نــه پـَـــ این شروع تمرین یوگاست.میخوام تورو به آرامش دعوت کنم.!  

 

 

از دوستم میپرسم خواننده مورد علاقت کیه ؟میگه :ریحانا! میگم: اون آمریکاییه ؟میگه :پـَـــ نــه پـَـــ منظورم سیده سادات ریحانا غفاریه که روضه میخونه.منم گفتم :پـَـــ نــه پـَـــ می خوای عاشق ریحانا امریکائیه باش با اون موهاش.قرارداد بسته کل رنگای مدادرنگیو بزاره رو سرش !! 

 

 

دارم دف میزنم داییم اومده میگه کلاس میری؟ پـَـــ نــه پـَـــ من زنبور عسلم نُت ها بهم وحی میشه!!!

εїз دوشیزه εїз ®Åħα یکشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:05 ق.ظ
0 نظر